معدن ذغال سنگ چو گفت شاه

به آتش ز آهن جدا کرد سنگ

حکایت جالب ذغال فروشی که ناصر الدین شاه را مثل ذغال سیاه کرد!

با حکایت ذغال فروش و ناصرالدین شاه همراه باشید. مرد ذغال‌فروش فقط یک شلوارک به پا داشت و مشغول جدا کردن ذغال از خاکه ذغال‌ها بود و در نتیجه گرد ذغال با بدن عرق کرده و عریان او منظره وحشتناکی ...

به آتش ز آهن جدا کرد سنگ

چنین گفت کائین تخت و کلاه/ کیومرث آورد و او بود شاه. سر بخت و تختش برآمد به کوه/ پلنگینه پوشید خود با گروه. سیامک فرزند کیومرث، از سرما به کوه‌ها پناه می‌برد و به دست دیوان کشته می‌شود.

فردوسی » شاهنامه » هوشنگ » بخش ۲

مار می‌گریزد اما از برخورد سنگ به صخره جرقه‌ای زده می‌شود و در میانهٔ سنگ آتشی درست می‌شود. اما هوشنگ از این رویداد روش ایجاد آتش با استفاده از سنگ چخماق را کشف می‌کند.

پدرم را خدا بیامرزد، مردِ سنگ و زغال و آهن بود

به گزارش ایبنا، حادثه انفجار معدن طبس ساعت ۲۱ شنبه ۳۱ شهریور ۱۴۰۳ به دلیل تصاعد آنی گاز متان در یکی از تونل‌های معدن زغال‌سنگ شرکت معدنجو رخ داد که در زمان حادثه ۶۹ کارگر در بلوک c و b این معدن ...

گنجور » فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۴

هوش مصنوعی: شاه به خبرهایی از ترکان و افراسیاب پی می‌برد که سپاهی از جیحون به سمت ایران حرکت کرده است. او تصمیم می‌گیرد تا با جمع‌آوری سپاهی از بزرگان و گماشتگان ایران به جنگ برود.

حادثه معدن طبس زنجیره صنایع را مختل کرد/ وقایع تکان دهنده از حادثه معدن

حادثه معدن معدن جوی علاوه بر تلفات انسانی و زخمی شدن بسیاری از کارگران، خسارات زیادی به صنایع کشور از جمله صنایع فولادی که در تهیه زنجیره فولاد کشور از ذغال سنگ استفاده می‌شود وارد کرد.

گنجور » فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهرام گور » بخش ۳۹

# چو شب تیره شد شاه بهرام گفت که آمد گه رفتن ای نیک جفت هوش مصنوعی: وقتی شب تاریک شد، پادشاه بهرام گفت که زمان رفتن فرارسیده است ای خوب همراه.

گنجور » اقبال لاهوری » اسرار خودی » بخش ۱۵

# گفت با الماس در معدن ، زغال ای امین جلوه های لازوال هوش مصنوعی: گفت: ای نزدیک، مثل الماس در معدن، زغال را درخشش و زیبایی بی‌پایان خود را نشان بده.

هوشنگ در شاهنامه از قلم حضرت فردوسی | طرفداری

یکی روز شاه جهان سوی کوه. گذر کرد با چند کس همگروه. پدید آمد از دور چیزی دراز. سیه رنگ و تیره‌تن و تیزتاز. دوچشم از بر سر چو دو چشمه خون. ز دود دهانش جهان تیره‌گون. نگه کرد هوشنگ باهوش و سنگ

حکایت جواب زیرکانه ذغال‌فروش به سوال عجیب ناصرالدین‌شاه

شاه از برخورد ذغال‌فروش خوشش آمده و گفت: «چه کسی را در جهنم دیدی؟» ذغال‌فروش حاضرجواب گفت: «اینهائیکه در رکاب اعلاحضرت هستند همه را در جهنم دیدم.» شاه به فکر فرورفته و بعد از مکث کوتاهی گفت ...